آمادگی برای کلاس موسیقی
ساعت پنج عصر است و ساعت شش کلاس شروع میشود. شلوغی شهر و اضطراب دیر رسیدن و خلاصه هزار عامل شناخته و ناشناخته پیش میآید که باعث میشود آدم برای کلاس آماده نباشد. خیلی از عوامل ناخواسته چنان تأثیر مخربی بر روند کار آموزشی دارند که گاهی هنرجو ناخودآگاه از یادگیری موسیقی مضطرب میشود و از آن اجتناب میکند. اصلا اگر آدم خوب فکرش را بکند، میبیند که نمیتوان از خود موسیقی مضطرب شد؛ موسیقی بر بسیاری از دردهای اضطرابی درمان است، اما گاهی پیش میآید که عواملی ثانی و جزئی سبب میشود تا کلاس موسیقی و یادگیری آن بدل به عاملی اضطرابآفرین شود و در نتیجه ارج این هنر گرانبها از میان برود. خب چه میشود کرد؟
بیتردید یادگیری موسیقی هم همچون هر رشتهی دیگری، فقط به کار کلاسی بسته نیست. یعنی هر رشتهی دانایی و هنری نیاز به کار کلاسی و استمرار بیرون کلاسی دارد و بهاینترتیب میتوان گفت که بخش مهمی از آموزش موسیقی درواقع بیرون کلاس رخ میدهد. این نکته بدان معناست که کارهای پیش و پس از کلاس نیز به اندازهی خود کلاس مهم است و پس باید برای کلاس آماده بود و از ساعات کلاسی بهترین استفاده را کرد. میتوان برای آمادگی برای کلاس چند کار مشخص انجام داد. البته باید یادآوری کنم که این چند کار صرفا توصیههای ما است و بههیچروی فهرستی تمام و کمال نیست.
پیشنهاد ما این است که برای آمادگی برای کلاس، نظمی به وسایل و کارهایتان بدهید، تمرینتان را منظم و مستمر سازید، برای خود هدفهایی کوتاهمدت و میانمدت تعیین کنید، و پیوسته کار خود را ارزیابی کنید. لیکن بهجز اینها، مسئلهی تهیه و نگهداری از ساز، مسئلهی رفاقت و پیوند با هنرآموزگار، مسئلهی همنوازی و هزار و یک مسئلهی جزئی و کلی دیگر هم هست که در بسیاری از یادداشتها به آن پرداختهایم و همچنان هم دربارهشان خواهیم نوشت.
به وسایل خودتان/ فرزندتان نظم بدهید
همیشه باید وسایل را منظم نگاه داشت. یادتان باشد که محل نگهداری از ساز، بسیار اهمیت دارد. ساز باید جایی دور از نور و حرارت زیاد و گردوخاک نگهداری شود و همچنین باید از رخدادهای تصادفی، همچون سقوط و خیس شدن و اتفاقهای نظیر اینها در امان بماند. بدیهی است که وقتی ساز را بر لبهی کتابخانه یا جایی ناامن بگذاریم، خطرهای زیادی در کمینش خواهد بود. پس محل ساز باید جایی باشد امن و تمیز و درعینحال دستیافتنی تا پیش از رفتن به سر کلاس، فوری آن را در دست بگیریم و به سوی کلاس روانه شویم. جای نتها و دیگر وسایل هم باید از پیش مشخص باشد و پیش از کلاس هم باید بهسرعت آنها را از جایشان برداشت و به کلاس برد. بارها و بارها پیش میآید که هنرجویی نتهای خود را در خانه میگذارد و وقتی به کلاس میرسد، دقایقی به همین امر تلف میشود. همین موضوع کافی است تا هنرجو دچار اضطرابی غیرضروری شود. هنرآموزگاران در هر ساعت با هنرجویان مختلفی سروکار دارند و از نتها و کتابهای متنوعی استفاده میکنند. اگر بنا باشد تا همهی نتهای همهی هنرجویان در کلاس نگاه داشته شود، آنگاه آن کلاس به کتابخانه بدل خواهد شد. بنابراین نمیتوان از هنرآموزگار انتظار داشت تا نتهای هنرجویانش را در کلاس نگاهداری کند. هر هنرجو باید نتها و سازش را با خود به کلاس بیاورد و برای این کار لازم است تا از پیش برای ساعت کلاسی آماده باشد. وقتی هنرجویان هنوز به نوجوانی نرسیدهاند، باید در این کار کمکشان کرد. یعنی بد نیست والدین در نظم بخشیدن به محل نگاهداری نتها و ساز به فرزند خود کمک کنند و به او بیاموزند که چرا محل این وسایل بسیار اهمیت دارد. وقتی هنرجو بزرگتر شد، بهخوبی متوجه خواهد بود که برای راهی شدن به سوی کلاس، باید مقدمات را بازبینی و نتها و ساز را برای کلاس آماده کند.
تمرین، تمرین، تمرین
نیازی به یادآوری نیست که هیچ عامل دیگری بهاندازهی تمرین در مهارتیابی مؤثر نیست. موسیقی و البته هنرهای دیگر، علاوه بر همهی نقشهای اجتماعیشان، خصلتی فردی نیز دارند. هنر درواقع واکنش انسان است به جهان پیرامون. انسان جهان پیرامون را میبیند و به زبانهای مختلف، ازجمله زبان هنر و زبان علم، بازتابش میدهد. برای این بازتاب دادن، یا بهقولی برای این بیان کردن هم به مهارت نیاز دارد. اگر کسی مهارت کافی نیابد، امکانهای بیانگری کمتری خواهد داشت و در نتیجه نمیتواند خود را به شیوههای متنوع بیان کند و جهان پیرامون را بشناسد و بازتاب بدهد. خب برای مهارتیابی هم مهمترین کار این است که بهطور مستمر تمرین کنیم و هر روز بر مهارتهای اجرایی خود بیفزاییم تا وقتی که لازم شد تا خودمان را بیان کنیم، مهارتها و درواقع ابزار کافی برای این کار در اختیار داشته باشیم.
یکی از راههای ساده برای تمرین کردن منظم این است که جدولی تهیه کنید و برای تمرین خود زمانی هرچند کوتاه، ولی منظم تعیین کنید. شاید روزی ده دقیقه زمان ناچیزی به نظر برسد، ولی اگر از همین جا شروع کنید و تمرین خود را منظم نگاه دارید، بیگمان ظرف مدتی کوتاه میتوانید بر مهارتهای اجرایی خود بیفزایید. از آن مهمتر اینکه وقتی برنامهای منظم برای تمرین خود پی میریزید، دیگر پیش از کلاس اضطراب نخواهید داشت. حتی وقتیکه روز کلاس کمی دیر میرسید، دیگر دلواپس نیستید که کارتان را بهدرستی انجام ندادهاید. پس از مدتی کوتاه، میتوانید این ده دقیقه را افزایش دهید و روزی یک ربع تمرین کنید. البته به یاد داشته باشید، تمرین باید با استراحت و ورزشهای مناسب همراه باشد تا بدن آسیبی نبیند.
هدفگذاری
برای خود هدفهایی تعیین کنید که در دورهای مشخص بتوان به آنها دست یافت. تعیین هدف به انسان کمک میکند تا معیاری برای سنجش پیشرفت خود پیدا کند. یعنی وقتی هدفی را دنبال میکنید، میتوانید بر اساس فاصلهی خود با آن هدف، کیفیت کار خود را ارزیابی کنید. در بند بعدی به موضوع ارزیابی نیز میپردازیم، اما اول تعیین هدف؛ برای مثال قطعهی موردعلاقهتان را انتخاب کنید و با هنرآموزگار درمیان بگذارید و با خودتان شرط کنید که در زمانی معین بتوانید آن قطعه را بهدرستی بنوازید. البته این قطعه باید با توافق و تشخیص هنرآموزگار تعیین شود. یعنی نمیتوان قطعهای بسیار پیشرفته را زودتر از موعد شروع کرد و همچنین نباید قطعهای بسیار پیشپاافتاده را در سالهای پیشرفته برگزید. هدفگذاری بسیار در انگیزش هنرجو مؤثر است و وقتی آن هدف را دنبال میکند، خودبهخود شور و شعف بیشتری برای کار دارد و نیازی به یادآوری و توصیه ندارد، بلکه هرگاه فرصتی پیدا میکند، خودبهخود به سراغ ساز میرود و تمرینش را از سر میگیرد.
پیشرفت خود را بازبینی کنید
به کمک هنرآموزگار خود و حتی اطرافیانتان میتوانید پیشرفت خود را ارزیابی کنید و متوجه شوید که هدفهایتان تا چه میزان با شیوهی کارتان سازگار است. ارزیابی یعنی سنجش میزان پیشرفت. برای این کار به معیارهایی نیاز داریم. یعنی بر مبنای معیارهایی باید پیشرفت خود را بسنجیم. خب روشن است که این معیارها را خود هنرجو نمیتواند و نباید بهتنهایی تعیین کند. حتما هنرآموزگار باید در این فرایند شریک باشد و به هنرجو توضیح بدهد که چطور میتوان پیشرفت را ارزیابی کرد. هر هفته در پایان کلاس از هنرآموزگارتان بپرسید که به نظرش پیشرفتتان چطور بوده است. از او بخواهید تا نقاط ضعفتان را نشان بدهد و کمکتان کند تا روی برطرف ساختن این ضعفها کار کنید. البته بسیار اهمیت دارد که هنرجو چه پیوندی با هنرآموزگار خود دارد. در یادداشتهای دیگر به مسئلهی پیوند هنرجو و هنرآموزگار باز خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم داد که چطور باید پیوندی میان این دو برقرار باشد تا هیچ اضطرابی میانشان پدیدار نشود، هنرجو بتواند با امنیت خاطر و آرامش تمام نقاط ضعف خود را در آینهی هنرآموزگار ببیند و برای برطرف ساختن آنها تلاش کند.
یکی دیگر از کارهایی که برای آمادگی میتوانید انجام بدهید این است که صدای نواختن یا خواندن خود را ضبط کنید. سپس این صدای ضبطشده را گوش کنید و میزان دقت اجرایی خود را بسنجید. البته این کار همیشه هم بیدردسر نیست. ممکن است صداهای اضافی باعث شود تا نتوانید جزئیات را بهدرستی بشنوید، یا عوامل دیگر ضبط صدا را خراب کند. بههرحال یکی از کارهایی که میتوانید انجام بدهید، این است که پس از ضبط کردن، و در حین گوش دادن به صدا، از مترونوم استفاده کنید تا ببینید چقدر ریتم را درست نگاه داشتهاید... به کمک این کارها میتوانید از میزان اضطراب برای آمادگی بکاهید و در ضمن، وقتی میخواهید در شلوغی شهر به سوی کلاس موسیقی روانه شوید، دیگر اضطرابهای اضافی و مخرب سبب از دست رفتن تمرکز و آرامشتان نخواهد شد.