ویولن عشقی 450 ساله
ویولن
عشقی 450 ساله
بانگ عشق کدام است؟ همان صدایی که از گلوی آوازخوان برمیآید، یا نوای سازی که در دست استاد چیرهدست جان آدم را تکان میدهد؟ شاید هر سازی را بتوان بهشکلی به صدا درآورد که آدم به یاد عشق افتد، اما صدای عشق با یاد عشق فرق دارد.
به باور شماری از آهنگسازان تاریخ موسیقی، صدای عشق، صدایی است که از لرزش چهار سیم روی یک تنهای چوبی و توخالی پدید آید.
ویولن با موسیقی کلاسیک پیوندی ناگسستنی دارد و بسیاری از آهنگسازان، ملودیهاشان را صرفا برای ویولن مینویسند. چون صدای این ساز صدای عشق است و انسان با شنیدنش ناگهان طیف وسیعی از عواطف را احساس میکند و میتواند با دیگران پیوند بیابد.
گویا ویولن در آسیا و بهصورت سازی زخمهای ساخته شد، اما مردم اروپایی، بهخصوص مردم شمال، در سدهی نهم برای نواختنش از آرشه استفاده کردند.
در سدهی شانزدهم، ایتالیاییها تغییراتی در این ساز دادند و کمی بعد، در آغاز سدهی هفدهم، ویولن به شکل امروزیاش در آمد. دو سازندهی ایتالیایی به نامهای گوئارنِری دِل جِسو و آنتونیو استرادیواری در این سده، فن ویولنسازی را به والاترین درجهاش رساندند و سازهایی ساختند که هنوز هم بیهمتاست.
در سدهی هجدهم موسیقیدانان برجستهای چون پاگانینی و تارتینی، قطعههایی برای این ساز خلق کردند که هرکسی از پس اجرایشان برنمیآمد. یکی از مشهورترین این آثار، سونات «تریل شیطان» است که جوزپه تارتینی در نیمهی اول سدهی هجدهم آن را نوشت.
گویا تارتینی در خواب شیطان را میبیند که ویولن در دست گرفته و قطعهای دشوار مینوازد. وقتی تارتینی از خواب میپرد، این قطعه را روی کاغذ میآورد که به باور بسیاری، دشوارترین قطعه برای ویولن است.
ویولن حالا در جان و روان ما جا گرفته است و همه جا صدایش را میشنویم. صدای ویولن در بعضی از آثار برجستهی تاریخ موسیقی ازجمله چهارفصل ویوالدی، یا دوبل کنسرتوی باخ در ر مینور، چنان آدم را منقلب میکند که بیاختیار گمان میکنیم که اگر عشق یک نفر موجود زنده بود و صدایی میداشت، آن صدا، همین صدای ویولن میبود.